|
خاطرات عاشقی چقدر داره تند تند روزها میگذره و ماها متوجه نمیشیم.... یه چند روزی بود یه کوچولو(خیلــــــــــــــی کوچولو)از دست علی ناراحت شده بودم,البته تقصیر علی نیستا ,من زیادی روی بعضی چیزها زود ناراحت میشم که البته خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی زود باید این اخلاقمو اصلاح کنم(خداروشکر نسبت به گذشته بهتر شدم ولی باید بهتر تررررررررررر دیروز بابت بعضی رفتاراش که منو عصبی میکرد کلی معذرت خواهی کرد و منم کلی شرمنده میشدم خلاصه خیلی صحبت ها کردیم و من یه رفتار دیگه از علی شناختم و اونم اینه که وقتی اشتباه میکنه بدون اینکه حتی کوچیکترین غروری داشته باشه معذرت خواهی میکنه و خوب این واسه یه زن عالیــــــــه,چون دوتا قضیه رو ازین موضوع متوجه میشه: یکی اینکه میفهمه طرفش چقدر دوسش داره و کاملا متوجه حالات درونیت میشه (تازه برای منی که همدیگرو اصلا ندیدیم و مدت کمی از آشناییمون میگذره و دوم اینکه متوجه میشه طرفش چقدر فکر قشنگی داره که با وجود مرد بودنش وقتی اشتباه یا کوتاهی میکنه کلی ازت معذرت میخواد
به هر حال همین برخورداست که ادم میتونه بهتر وبهتر تر همدیگرو بشناسه
قرار گذاشتیم که شبا زود بخوابیم ,آخه منو داداشی میخواستیم صبح حدود 5:30 بریم پارک و اگه شب نمیخوابیدم نمیتونستم برم این پیشنهاد رو به علی گفتم و اونم با کمال میل قبول کرد البته میدونستم شاید نتونه بخوابه چون عادت کرده بود شب بیدار بمونه ولی به خاطر من قبول کرد و منم کلی ممنونشممممممممممممممممم دیگه 11 بهش اس دادم که شبت بخیر و من میخوابم اونم شب بخیر گفت و من خوابیدم طرفای 3-3:30 بود که موبایلم زنگ خورد.همیشه وقتی با صدای موبایلم بیدار میشم عصبی میشم و سرم درد میکنه ولی این بار.......... این بار سرمست شدم وقتی اسم علی رو روی موبایلم دیدم وای که وقتی گوشی رو برداشتم و صداشو شنیدم انگار دنیا رو بهم دادن,نههههههه حتی یه حس بهتر از این نمیدونم چطور بخوام احساساتم رو بنویسم ولی بهترین صبح زندگیم بود که با صدای عشقم بلند بشم اگه پیشش بودم از بوس کردنش
اخ خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا ممنونتم که علی رو توی زندگیم اوردی امیدوارم قدرشو بدونم واونم قدر منو
نظرات شما عزیزان:
وای آجی من پرواز کردم!
مویوم موخوام
انشاالله موفق باشی عزیزم.
خوشحالم که خوشحالی عزیزم ولی یه جورایی نگرانتم سعی کن بیش از این بهش وابسته نشی
.gif){kind=small}
درباره وبلاگ  سلام من سمانه هستم.خوشحالم كه اينجام(اميدوارم هيچ راه نجاتي نداشته باشين وقتي غرق در **خوشبختي** هستين) شــــاد باشيد دوستون دارم.ღღღ -------------------------------------------- خواهشا جنبه جمله آخرمو داشته باشيد:) این وبلاگ رو درست کردم تا خاطراتم رو بنویسم,خاطرات اولین عشق زندگیم رو که امیدوارم اخرین عشقم هم باشه دست به قلم خوبی ندارم ولی تصمیم گرفتم بنویسم و ...... امیدوارم خوشتـــــــــــــــون بیاد اينجا.پستاي خاطرات رو خودم مينويسم و با جون و دل هم مينويسم و پست هاي عاشقانه هم همش حرفاي دلمه آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پیوندهای روزانه پيوندها 
|
|||
 |
بشم
خوب چون میدونستم بیشتر این اعصاب خوردی من به خاطر حساسیت های بیجای خودمه
)
ســــــــــــــــــــــــــــــــیر نمیشدم
از روزی که
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: